عکس: کُری کریستیانو رونالدو برای پرسپولیسی ها!تصاویر
عکس: کُری کریستیانو رونالدو برای پرسپولیسی ها!تصاویر
عکسها و کلیپ و فیلم برنامه خندوانه جناب خان امیرحسین مدرس
زلزله ۳.۱ ریشتری بجنورد را لرزاند زمین لرزه ای به بزرگی 3.1 درجه در مقیاس ریشتر، بجنورد مرکز استان خراسان شمالی
بیوگرافی امیرحسین مدرس + تصاویر امیرحسین مدرس زندگینامه
امیر حسین مدرس,امیرحسین مدرس و همسرش,امیر حسین مدرس facebook,امیرحسین مدرس ویکی,امیرحسین مدرس,امیر حسین مدرسی,امیرحسین مدرس محرم,امیرحسین مدرس ماه نی,امیر حسین مدرس و پسرش,امیر حسین مدرس آلبوم خورشید,بیوگرافی بازیگران و هنرپیشه ها
امیرحسین مدرس
متولد شهریور ماه ۱۳۴۹ درتهران است و دارای لیسانس زبان و ادبیات
فارسی میباشد در وادی هنر حرف زیادی برایگفتن دارد و به قول
معروف از هر انگشتش دهها هنر میریزد. در زمینههای بازیگری،
اجرا،موسیقی سنتی، خوانندگی، نویسندگی، شعر،روزنامه نگاری و… صاحب
نظر است. اجرای او در نیمرخ بدعتی نو در برنامههای گروه
جوانشبکههای تلویزیونی به حساب میآید، صدایگرمش را نیز در تیتراژ
سریال های متهمگریخت.. سریال عشق گمشده ..زندگی به شرط خنده و
ترانه مادری شنیده ایم.
سینما
گرگ و میش (۱۳۸۵)
شش نفر زیر باران (۱۳۸۹)
در امتداد شهر (۱۳۸۹)
تلویزیون
سیر و سرکه (۱۳۹۰)
راستش را بگو (۱۳۹۱)
سریال یوسف پیامبر(۱۳۸۷)
سریال خواب بلند (۱۳۹2)
خواننده
آلبوم ماه نی
آلبوم خورشید (۱۳۹۰) (با دکلمهٔ امین تارخ)
آلبوم روز رستاخیز (۱۳۹۱)
تصاویر امیرحسین مدرس
تصاویر امیرحسین مدرس
تصاویر امیرحسین مدرس
تصاویر امیرحسین مدرس
امیرحسین مدرس و همسرش
پدر داستان نویسی ایران
بیوگرافی زندگینامه تصاویر و عکس های سید محمدعلی جمال زاده نویسنده و مترجم معاصر ایرانی و پدر داستان نویسی ایران
محمدعلی جمالزاده | |
---|---|
یکی از آخرین عکسهای محمدعلی جمالزاده که قبل از مرگ او به وسیله علیاکبر عبدالرشیدی در خانهاش در ژنو برداشته شده است.
|
|
زادروز |
۲۳ دی ۱۲۷۰ اصفهان، ایران |
درگذشت | ۱۷ آبان ۱۳۷۶ (۱۰۵ سال) ژنو، سوئیس |
آرامگاه | ژنو، سوئیس |
محل زندگی | اصفهان تهران بیروت لوزان دیژون برلین ژنو |
ملیت | ایران |
سالهای فعالیت | ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴ |
سبک | واقعگرایی |
آثار | فارسی شکر است یکی بود، یکی نبود |
همسر | مارگرت اگرت |
والدین | جمالالدین واعظ اصفهانی |
وبگاه | |
http://jamalzadeh.ut.ac.ir |
سید محمدعلی جمالزاده (۲۳ دی ۱۲۷۰ در اصفهان[۱][۲][۳] - ۱۷ آبان ۱۳۷۶ در ژنو) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقعگرایی در ادبیات فارسی میدانند.
او نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود، یکی نبود در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین منتشر ساخت.
داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است.
وی در سال ۱۳۷۶ در ۱۰۵ سالگی در یک آسایشگاه سالمندان در ژنو، سوئیس درگذشت.
جمالزاده در خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او فرزند سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود. واعظ اصفهانی در اصفهان زندگی میکرد، اما غالباً برای وعظ به شهرهای مختلف سفر میکرد. جمالزاده پس از ۱۰ سالگی پدر خود را در برخی از سفرها همراهی میکرد. وی به همراه خانواده در سال ۱۳۲۱ ه. ق. به تهران مهاجرت کرد.
جمالزاده حدود دوازده سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. در دوران اقامت او در بیروت؛ اوضاع سیاسی ایران تغییر کرد، در آن زمان محمد علی شاه قاجار مجلس را به توپ بست و هر یک از آزادیخواهان با مشکلاتی مواجه شدند. پدر جمالزاده خود را به همدان رساند تا از آنجا به عتبات فرار کند، ولی در آنجا دستگیر شد و به بروجرد برده شد. امیر افخم، حاکم بروجرد دستور اعدام او را صادر کرد.[۴]
جمالزاده در بیروت با ابراهیم پور داود و مهدی ملکزاده فرزند ملک المتکلمین چندین سال همدوره بود. در سال ۱۹۱۰ تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر عازم فرانسه شد. در آنجا ممتازالسلطنه سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوئیس برود. سید محمدعلی تا سال ۱۹۱۱ در لوزان بود، پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت.
جمالزاده در سال ۱۹۱۴ در شهر دیژون فرانسه با ژوزفین، دانشجوی سوئیسی هم دانشگاهی خود، ازدواج نمود. وی بار دیگر در سال ۱۹۳۱ در دوران اقامتش در ژنو با یک آلمانی به نام مارگرت اگرت ازدواج کرد.
جمالزاده در پاییز ۱۳۷۶ پس از آن که از آپارتمانش در خیابان «رو دو فلوریسان» ژنو به یک خانه سالمندان منتقل شد درگذشت. بنا بر نوشتهٔ ثبت شده در کنسولگری ایران، پس از درگذشت او ۲۶ هزار برگ از نامهها، دستنوشتهها و عکسهای او در خانهاش به سازمان اسناد ملی تحویل داده شدهاست.[۵] جمالزاده روز هفدهم آبان ۱۳۷۶ در شهر ژنو -کنار دریاچه لمان- درگذشت. [ برگزیده آثار سید محمد علی جمالزاده، به کوشش علی دهباشی، تهران: انتشارات شهاب و سخن، چاپ اول ۱۳۷۸، ص ۷۹۱ ]
مقبره وی در بلوک ۲۲ قبرستان پتی ساکونه در شهر ژنو قرار دارد.
همزمان با جنگ جهانی اول کمیتهای به نام کمیته میلیون به رهبری سید حسن تقیزاده برای مبارزه با روسیه و انگلیس در برلین تشکیل شد. این کمیته سید محمدعلی جمالزاده را به همکاری دعوت نمود. جمالزاده در سال ۱۹۱۵ به برلین رفت و تا سال ۱۹۳۰ در آن جا اقامت داشت. پس از اقامت کوتاهی در برلین، برای مأموریت از طرف کمیته میلیون به بغداد و کرمانشاه رفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. در بازگشت به برلین، مجله کاوه (۲۴ ژانویه ۱۹۱۶ اولین شماره آن به چاپ رسید) وی را به همکاری دعوت کرد و تا تعطیلی مجله (۳۰ مارس ۱۹۲۲) به همکاری خود با تقیزاده ادامه داد.
پس از تعطیلی مجله کاوه، سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران در برلین را به عهده گرفت. او به مدت هشت سال این مسئولیت را بر عهده داشت، تا اینکه در سال ۱۹۳۱ به دفتر بینالمللی کار وابسته به جامعه ملل در ژنو پیوست. وی پس از بازنشستگی از آنجا در سال ۱۹۵۶ تا پایان عمر همچنان در ژنو اقامت داشت.
جمالزاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد. اما میتوان گفت که تمام تحقیقاتش درباره ایران، زبان فارسی و گسترده کردن دانش ایرانیان بود. علیرغم اینکه در رشته حقوق تحصیل کرد ولی درباره حقوق مطلبی ننوشت.[۶]
جمالزاده موافق حکومت مشروطه بود. در زمان پهلوی نیز با این سلسله مخالفت مینمود و حتی برخی کتابهایش همچون خلقیات ما ایرانیها ممنوع الطبع گشت. وی پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ طرفدار آن شد و تا انتهای زندگی و به رغم فشار عمده بر وی، از انقلاب دفاع کرد و از بین بردن نظام شاهنشاهی توسط انقلاب را میستود.[۷]
محمدعلی جمالزاده را همراه با صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. داستان کوتاه «فارسی شکر است» را که در کتاب یکی بود یکی نبود او چاپ شدهاست، عموماً به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوهٔ غربی میشمارند. این داستان پس از هزار سال از نثرنویسی فارسی نقطه عطفی برای آن به شمار میرفت. به علاوه، مقدمهٔ جمالزاده بر کتاب یکی بود یکی نبود سند ادبی مهم و در واقع بیانیه نثر معاصر فارسی است. در این مقدمه جمالزاده مواکداً بیان میکند که کاربرد ادبیات مدرن نخست بازتاب فرهنگ عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیتهای اجتماعی است.
او بعدها بر اساس قراین و تاریخ نامههای خانوادگی خود سال ۱۳۰۹ ه. ق. را پذیرفتهاست.سال تولدم را خواستهاید، دوستان آن را از جملهٔ اسرار مگو میدانند ولی حقیقت این است که بر خودم مجهول است؛ ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشنتر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجهٔ آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد.